نفش تجسم خلاق تصویر سازی 5 بعدی تجسم فعال و خلاق در کسب ایده های شهودی ارتباط خلاقیت و پیدا شدن ایده ها و اختراعات هنگام خواب چه چیزی است؟
این مقاله برای تمامی عزیزانی که به دنبال ایده و راه حل های خلاقانه میگردد میگردند کاربردی است و من امیدوارم که این مقاله جوابگوی نیازهای شما باشد.
چرا خواب میبینیم؟
چرا گاهی اوقات اتفاقات عجیب و غریب در خواب های ما می افتد؟
احتمالاً تا به حال خواب هایی را دیده باشید که خبری از آینده به شما بدهند و ایدههای جدیدی را به ذهن شما برساند.
اما من به شما میگویم که به راحتی از این خواب ها نگذرید و به چند دقیقه تفکر در رابطه با خوابی که دیده اید بسنده نکنید.
انسان، هر وقت که میخوابد، غیر ممکن است که خواب نبیند؛
شاید بگویید که تا بحال بارها برایتان اتفاق افتاده است که خوابی ندیده اید. هرگز این حرف نزنید زیرا شما هر زمان که میخوابید خواب می بینید و تنها زمانی که بیدار میشوید، ممکن است که چیزی به خاطرتان نیاید اما این دلیل نمیشود که شما خواب ندیده باشید.
زیرا هنگام خواب ضمیر ناخودآگاه شما فعال شده و در حال پردازش است و البته خوبی آن هم این است که ضمیر خودآگاه شما از کار افتاده و هیچ گونه اختلالی در آن ایجاد نمی کند. پس خواب یک نعمت الهی و یک امتیاز مثبت در انسان ها محسوب می شود و تا این لحظه هزاران نفر از مردم دنیا با خواب، زندگیشان متحول شده است.
اگر حرف مرا باور ندارید می توانید خاطرات و گفته های خودشان را بخوانید.
یکی از معروف ترین این ایدهها و اختراعات را می توان در چرخ خیاطی دید…
الباس هو در زمانی که چرخ خیاطی را اختراع کرد، به مشکلی برخورد.اگر سوزن چرخ خیاطی را دیده باشید میدانید که نوک آن سوراخ است. اما در آن زمان، الباس سوراخ سوزن را در انتهای آن قرار داده بود و به همین دلیل مشکلاتی برایش ایجاد شده بود که نمی دانست راهش چیست.
پس از مدت زیادی تمرکز و تفکر در رابطه با سیستم آن، احساس بی نتیجه بودن کرد و از شدت خستگی به سمت رختخواب رفت و خوابید و در خواب اتفاقی افتاد که توانست میلیونها نفر را شاغل کند.
آری او به مشکل خود پی برد؛ در خواب دید که آدمخوارها او را محاصره کرده اند و مجبورش کردند که سوزن جدید را باید بسازد و در غیر اینصورت آنها جانش را خواهند گرفت. در همین هنگام الباس نگاهش به نوک نیزه آدمخوار ها افتاد و متوجه سوراخی در نوک نیزه ها شد.
فکر میکنم ادامه داستان را متوجه شده باشید.
از این دست مثالها بسیار زیاد است؛
یکی دیگر از این اتفاقات برای جک نیکلاس که به عقیده بنده و خیلی های دیگر بهترین گلف باز تمام اعصار بوده است، در سال ۱۹۶۴ به وقوع پیوست.
جک تا آن روز گلف را به درستی فرا نگرفته بود. آنهم در حالی که خیلی به آن فکر میکرد. جک گفت: آن شب عجیب، من در خواب گلف را یاد گرفتم!
خود من زمانی که دوران تحصیلی ابتدایی را طی میکردم، در یکی از روزها خط کش آهنی ام گم شد.
من آن خط کش را خیلی دوست داشتم؛ به همین علت یک روز، خیلی زیاد و عمیق به آن فکر کردم که کجا گذاشته بودمش؟
هر چه فکر کردم، چیزی به ذهنم نرسید تا اینکه یک شب هنگام خواب آنرا دیدم که زیر فرش اتاقم گذاشته بودمش.
وقتی از خواب بیدارشدم این خواب برایم خیلی عجیب بود؛ زیرا خط کش من دقیقا همانجا بود. البته هنوز هم باورش برایم خیلی سخت است.
پدر یکی از آشناهایم در کار تاسیسات ساختمان بود. برایم خاطره عجیب و جالبی را تعریف کرد؛ او گفت می خواستم لوله کشی ساختمان را یاد بگیرم اما مسئله اینجا بود که وقت و حوصله یادگیری آن را نداشتم اما درباره آن خیلی فکر می کردم.
او قسم خورد که در شب، هنگام خواب مهارت لوله کشی را آموخته بود!!!
این ایده ها و اتفاقات بسیارند اگر بخواهم بصورت تیتر از چند ایده معروف دیگر عبور کنم باید به موارد زیر اشاره کنم:
ایده گوگل توسط لری پیج
حالت مارپیچ دوگانه DNA توسط جیمز واتسون
جدول تناوبی توسط دیمیتری مندلیف
و…
البته این اتفاقات تنها در خواب عمیق نمی افتد و اگر بخواهیم به صورت علمی بگوییم، میتوان گفت که این ایده ها بیشتر در حالت آلفای مغزی هم میافتد.
یعنی زمانی که شما اصطلاحا خواب و بیدار هستید یا خواب آلوده اید.
مثلا شما به موضوعی یا اسمی فکر می کنید و مطمئن هستید که این اسم در ذهن شما وجود داشته و به قول معروف نوک زبانتان است اما هر چه فکر می کنید چیزی به ذهنتان نمیرسد؛ تا اینکه پس از مدتی ناگهان در جای بی ربطی آن اسم را یادتان می آید.
در این حالت یا شما آرامش داشته اید یا اصلا موضوع و ارتعاش ذهنی شما عوض شده بود.
بله حالت آلفا نیز یکی از حالت هاییست که خلاقیت در آن بسیار فعال است.
شما فکر میکنید که کاشف قانون جاذبه یعنی اسحاق نیوتون تا به حال افتادن یک شئ به زمین را مشاهده نکرده بود؟
اصلا آیا او تابحال افتادن سیب را ندیده بود؟
پاسخ: صددرصد او اینها را دیده بود
به گفته خیلی از افراد وی پس از انجام کار، برای استراحت به زیر درخت سیب رفته بود و در حالت خواب و بیداری قرار گرفته بود که ناگهان آن سیب معروف بر سرش افتاد.
در آن لحظه تمام قوای خلاقیت او فعال بود زیرا او در حالت آلفا قرار گرفته بود؛
پس آن سوال معروف را پرسید
چرا آن سیب به زمین افتاد؟
و اینگونه شد که تحولی دیگر در سبک زندگی بشر از آن زمان تا آینده طولانی رخ داد.
تمامی این مثال ها را زدیم که به یک الگوی مناسب برسیم تا خودمان هم از آن استفاده کنیم.
یک اتفاقی که در همه مثال ها صدق میکند، این است که آنها در رابطه با مسئله پیش آمده بسیار فکر میکردند و پس از آنکه به نتیجه ای نرسیدند، به رختخواب خود میرفتند و حتی قبل از خواب هم تا زمانی که خوابشان ببرد، درگیر مسئله بودند.
اگر شما هم از این روش استفاده کنید، احتمالا پاسخ خیلی از سوال هایتان را به صورت خلاقانه خواهید یافت.
البته لازم بذکر است که علاوه بر الگو های گفته شده، هنگام بیدار شدن، ممکن است که خوابی به ذهنتان نیاید.
در این هنگام شما به صورت عمیق و با تمرکز بالا به اینکه چه خوابی دیده اید، چند دقیقه ای فکر کنید و کاغذ و قلمی هم بردارید تا هرچه به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید.
پس دانستید که تخیل و تجسم خلاق چقدر اهمیت دارد و تا چه میزان توانسته است جهانیان را دستخوش تغییرات کند.
آری… بی دلیل نیست که انیشتین، نابغه فیزیک میگوید:
تخیل، بالا تر از علم است. شاد پیروز باشید سجاد شاهرخی